خوراسان

خوراسان نام قدیم افغانستان و بخشی از ایران می باشد.

خوراسان

خوراسان نام قدیم افغانستان و بخشی از ایران می باشد.

۱۸ مطلب در مرداد ۱۳۹۶ ثبت شده است

  • ۰
  • ۰

شعر افغانی

متن سرود به زبان پشتو

دا وطن افغانستــــان دی           دا عزت د هر افغــــان دی

کور د سولی کور د تــوری           هر بچی یی قهرمــان‌ دی

دا وطن د تولو کـــــور دی           د بلوچـــــو د ازبـکـــــــــــو

د پشتون او هـــــزاره وو             د ترکمنــــــو د تاجکــــــو

ورسره عرب، گوجــر دی            پامیریان، نورستانیــــــــان

براهوی دی، قزلباش‌دی             هم ایماق، هم پشه ییان

دا هیواد به تـــــل زلیژی             لکه لمر پرشنه آسمـــان

په سینه کی دآسیا به              لکه زره وی جاویـــــــدان

نوم د حق مودی رهبـر              وایو الله اکبر وایو الله اکبر

ترجمه دری (فارسی)

این کشور افغانستان است             این عزت هر افغان است

میهن صلح، جایگاه شمشیر            هر فرزندش قهرمان است

این کشور میهن همه‌است             از بلوچ، از ازبکها

از پشتون، هزاره‌ها                       از ترکمن و تاجیکها

هم عرب و گوجرها                        پامیری، نورستانیها

براهویی است و قزلباش                 هم ایماق و پشه‌ئیان

این کشور همیشه تابان خواهد بود     مثل آفتاب در آسمان کبود

ترجمه انگلیسی

This land is Afghanistan

it is (the) pride of every Afghan

The land of peace  the land of sword

its sons are all brave

This is the country of every tribe

Land of Baluch and Uzbeks

Pashtuns and Hazaras

Turkmen and Tajiks

With them  Arabs and Gujjars

Pamirian  Nuristanian

Brahawi

and Qizilbash  also Aimaq and Pashai

This land will shine for ever

like the sun in the blue sky

In the chest of Asia

it will remain as heart for ever

We will follow the one God

“We all say  “God is greatest

“We all say  “God is greates

  • محسن گرامی
  • ۰
  • ۰

ازشگفتی های تاریخی خراسان بزرگ، یکی هم ورود تدریجی "قبیله" های پشتون دراساس مناسبات تنگاتنگ عشیره ای وقبیلوی وره یافتن آنها به سلطه سیاسی درتاریخ معاصرآن درقرن هجدهم میلادی می باشد. آنسان که منابع تاریخی اذعان می دارند، حضوراجتماعی، فرهنگی وتاریخی این قبایل درمیان ده ها قوم وقبیله دیگردرسرزمین خراسان بزرگ پیش ازقرنهای چهاردهم وشانزدهم به قول ادرسی مورخ عرب کم رنگ جلوه می کند.

براساس رخداد های اجتماعی وتاریخی برای اولین بار حاکمیت آن ها درین جغرافیا درپی رقابت های منطقوی دولت های همسایه وپایان اقتدار نادرافشار خراسانی شکل گرفت. با توجه به ناهم خوانی های تاریخی درزمینه تکامل اجتماعی درموجودیت نظام قبیلوی مسلط درمیان ایشان، با دستیابی به اقتداردولتی درقندهاردرسال1747 درپی حملات احمدشاه ابدالی موسس اقتداردودمانی آن ها درپهنای هندوخراسان، دست به قبضه نمودن حاکمیت های سیاسی محلی واحمال قدرت برمسکونان وطوایف هم جوار که سال ها وسده قبل ازآنها از مرحله مناسبات زنده گی قبیله ای گذشته اند؛ زدندوباقرارگرفتن درمسند قدرت وبه کارگیری خصایل وسلیقه های قبیلوی بن بست هاوچالش های اجتماعی، اقتصادی وفرهنگی رابروی اقوام همزیست وهم جوارشان مسبب گردیدند. 

باین تشکیل کشوری بنام "افغانستان" با یک نوع حاکمیت ستیزه گرانه جنگ سالار قبیلوی وانارشیسم ناشی ازمجموعه تضاد های قبیلوی ودومانی سلاطین وسرداران( سدوزایی ها، بارکزایی ها ومحمد زایی ها)پا به صحنه قدرت وتاریخ گذاشته است. نه برپایه تکامل تاریخی ودست آوردهاو کارکردفرهنگی که غالباً دودمان های دیگردولت سازرا به صحنه تاریخ آورده است. 

پروفیسورمورگنسترن درموردمنشای قبایل افغان نوشته است: "پکتوکی"( اولین بارتوسط هرودوت بکاررفته) یکی ازیازده قبیله آریایی بود که ازجنوب دشت های آسیای میانه حرکت کرده، سلسله هندوکش راعبور ودردامنه های کوه های سلیمان جایگزین شدند. طبق اسناد تاریخی که خود مورخین افغان(پشتون) ارائه کرده اند، افغان ها ابتداء در نواحی غورکنونی وغرب آن ساکن شده وبعداً به نواحی جنوب رفته اند، زیرا : "چون این طایفه از صدمه قتل وغارت بخت النصر بابلی کلدانی از ممالک شام وبیت المقدس جلای وطن گردیده وبه جبال غور([1]) رسیده ودر جوارمردم غور که از نسل ضحاک تازی بوده اند، سکونت اختیار کرده اند...به مرور ایام فرقه غوری حلیفی وبرادری افاغنه اختیار نموده نیکی وبدی ترویج ازدواج وغیره با افاغنه گشته معروف به افاغنه شدند..."([2]) 

مورخین اسرائیلی عقیده دارند: حضرت موسی(ع)حین خروج ازمصربادوازده قبیله ازبنی اسرائیل خارج شده ودرفلسطین مسکن گزین شدند که این دوازده قبیله بنی اسرائیل بنام های(بنیامن، روبین، لاوی، یهودا، جاد، اشیر، زبولون، ساعر، یوسف، نفتالی، دان وشمعون)یادمی گردیدند، وازین جمله دوقبیله آنها(بنیامن ویهودا)درجنوب فلسطین جابجا شده که یهودیان امروزی ازنسل آنها می باشند، ولی متباقی ده قبیله دیگردرشمال فلسطین جابجاگردیدند که بعداً ازآنجابه مناطق دیگرمهاجرشدند وبنام قبایل گمشده یهودی مسمی گردیدند.([3])

باوردیگرآنست که"افغان" ازلفظ "افاغنه" یا"افغنه" که ازدودمان بنی اسرائیل می باشد گرفته شده است. مونت استوارت الفنستون درزمینه مینویسد: "براساس این عقیده آنان ازدودمان افغان، پسرارمیاIrmia یابرکیاBerkia [برخیا] پسرسائولSaul پادشاه بنی اسرائیل اند، وهمه تاریخ های این ملت ازمیثاق های یهود، ازابراهیم تاروزگاراسارت آغازمی گردد."([4]) درکتاب مقدس تورات ازشاوول(سائول)منحیث اولین پادشاه یهودی درسرزمین فلسطین نام برده شده است. 

درکتاب نژادنامه افغان نیزباکمی تفاوت می خوانیم: "وراقم مخزن افغانی این طایفه راازاولاد "افغنه" نام پسرارمیا، پسرآرمیاسپه دارقشون حضرت سلیمان(ع)برسبیل خود تراشی ثبت ومقام گزیدن شان راپس ازاستیلای بخت النصربربیت المقدس وانتشاربنی اسرائیل ازآنجا درکوه غور وفیروزکوه وجبال خراسان، مرتسم وازاولادقیس ابن عیص که یکی ازآنهاست، ذکرکرده است.([5]) 

درکتاب "مخزن افغانی" که درقرن هفدهم تالیف گردیده است، آمده که "جد اعلی پشتون ها شخصی بنام "افغانه" بوده که درعهد داود نبی(ع)میزیست. افغانه درهنگام پراگنده گی ونسل کشی یهودیان، بااولاده خود به جبال غور پناه برده، درآنجا اقامت گزید. پس ازاعلام دین مبین اسلام، رئیس این طایفه که "قیس" نام داشت، دین جدیدراپذیرفت ودرراه نشروتبلیغ آن به جهادپرداخت. قیس زمانی که به مدینه رفت توسط خالدبن ولید سردارمعروف عرب که بااو وابستگی قومی داشت، به حضورپیامبربزرگ اسلام(ص)مشرف گردید. حضرت پیغمبر(ص)نام اورابه "عبدالرشید" تبدیل نمود وبه علت خدماتش درراه اسلام اورابه "پتهان" که به موجب این روایت درمعنی تیرچوب زیرین کشتی می باشد، ملقب ساخت."([6]) امادراین که "پختون" و"پتهان"همان "پشتون" است، تردیدی وجودندارد. مجموع قبایل "پختون" و"پختانه" خودراازریشه "پتهان" می دانند. کتب تاریخی چون "افغانستان درپنج قرن اخیر"و"تاریخ تحلیلی افغانستان" باین مسئله اشاره دارند که "پتهان" یکی ازبرادران گمشده یکی از قبیله های یهودی بوده است. این نام درمنابع اولیه اسلامی چون حدودالعالم، آثارابوریحان بیرونی، فردوسی، بیهقی، منهاج السراج جوزجانی، تاریخ نامه هرات وغیره به "افغان" و"اوغان" درآمده ودرشناخت آن تفصیلاتی وجوددارد مبنی برینکه، افغان نام یکی ازپسران سلمه(ساول)یهودی الاصل بوده است.([7])

البته بی نیازازاثبات خواهدبود که منظورازکلمه "افغان" همین "پشتون" است که افغان شناسان هردونام رامترادف خوانده اند. 

هانی شاکرپژوهشگرعرب دررساله" افغانستان" (بیروت1975) و محمود شاکر درمورد افغان فکر مشابه ای دارد، اما به عوض نام داود پیغمبر درهم پیوندی ریشه ای این قوم، نام یعقوب پیغمبررابه کاربرده است: "منظورازکلمه "افغانستان" سرزمین مردم افغان است، وواژه "افغان" مطابق آنچه که معروف شده ومردم نسل اندرنسل به نقل آن عادت کرده اند، منسوب به نام شخصی است که "افغانا" نام داشت. اوکه نواده بنیامن فرزند یعقوب علیه السلام بوده است، همراه باچهل تن ازفرزندان خویش، درروزگاری که فشاروغم هابربنی اسرائیل چیره شده بود به سمت شرق هجرت کرد، ودرمنطقه شرقی سرزمین فارس متوطن شد، وساکنین فعلی این سرزمین ادعادارند که نسل همان بنیامن هستند وافسانه ها وروایات واساطیرشان نیزموئید این گفته است."([8]) 

 عتبی مورخ عرب درتاریخ یمنیی "افغانه" رامعرب نام "اوغان" می شمارد، گفته می شود که افغانه یا اوغانه درجنگ های نسل کشی بخت النصربابرادران خودازاسرائیل فرارکرده دردامنه کوه های که بنام قبیله او "سلمه"، "سائول" وبعداً "سلیمان" معروف گردیده، زنده گی بدوی وکوه نشینی رااختیارکرد. 

درمورد منشاء قومی پشتون هانظریه دیگری هم وجوددارد که زیاد به میان گذاشته نشده است. "درحالیکه تبارشناسان پشتون ها راحاصل آمیزش چندین گروه قومی ازنژادهای هندو- اروپایی درطول تاریخ می دانند، آنان نسب شان رابه قیس، یکی ازاصحاب حضرت محمد(ص)پیامبراسلام می رسانند وبدین ترتیب خودراازنژادسامی تلقی می کنند..."([9]) به گواهی اسناد تاریخی حضرت پیامبراسلام(ص)نام قیس را به عبدالرشید برگرداند، وازآن پس به قیس عبدالرشید مشهورگردید. تاجائیکه معلومست کلمه افغان باراول درسده ششم میلادی توسط منجم هندی "ورهه مهیره" درکتاب بهارت "سیمتها" ذکرشده است."([10]) 

دردوره اسلامی کتاب "حدودالعالم من المشرق الی المغرب" ازقومی بنام افغان نام برده ومحل زندگی آنان رادرضمن برشمردن شهرهای هندوستان درشهر"سول" که برگرفته ازهمان "سائول" است، معین نموده است. منورسکی درتثبیت محل "سول" درحدودالعالم، نخست به حواله بیرونی درقانون مسعودی آورده است که درجاده گردیزتاملتان، پس ازگردیزفرمل یاپرمل واقع است؛ این ناحیه بنام مردم تاجیک که درآن زنده گی می کنند، شهرت یافته است ودرکنارجاده ایکه ازغزنین به بنو یعنی منطقه سندمی رود، واقع شده است. فرمل نگهر(به تحریربابر"نغر")بنووسرزمین افغانان درجنوب کابل واقع اند.([11]) نظربه تعریفی که حدودالعالم ازخراسان شرقی دارد، پشاوروتوابع آن درین حدودشامل است: "ناحیتی است که شرق وی هندوستان است، وجنوب وی بیابان سند وبیابان کرمان وشمال وی حدودغرجستان وگوزگان وتخارستان"([12]) تاریخ یمینی هم ضمن محاربات سلطان محمود ازافغانان ومحل سکونت آنان دراطراف کوه های سلیمان درهند نام برده است. ابوریحان درکتاب "تحقیق ماللهند" نوشته است: "قبایل افغان درکوه های غرب هندوستان به سرمی بردند وتابه حدودرودخانه سندمیرسند." 



  • محسن گرامی
  • ۰
  • ۰

گسترش داعش


حضور داعش در افغانستان: حاصل تبلیغات یا حقیقت؟


درباره گسترش فعالیت‌ها و ساحۀ نفوذ داعش در افغانستان، تبلیغات وسیع و گستردۀ رسانه‌یی و اجتماعی صورت می‌گیرد.

برخی منابع در پیوند به تبلیغات در خصوص حضور داعش در ولایت ننگرهار و دیگر مناطق کشور با بیان این مطلب می‌گویند: داعش به پیمانه‌یی که تبلیغ می‌شود در افغانستان حضور ندارد.

منابع همچنان سازمان استخبارات پاکستان را به آموزش و تجهیز نیروهای داعش در ننگرهار متهم کرده و می‌گویند که به محض کشته‌شدن یکی از اعضای داعش، سازمان اطلاعات پاکستان جایش را پر می‌کند.

ذبیح‌الله زمری، منشی شورای ولایتی ننگرهار در مصاحبه با افغانستان.رو گفت که تبلیغات وسیعی در خصوص اشغال توره‌بوره از سوی داعش راه‌اندازی شد. از پنجشنبه به این سو عملیات برای تصفیۀ توره بوره جریان دارد و یک قریۀ مانده تا توره بوره تصفیه شود.

این نماینده مردم ننگرهار با متهم‌کردن سازمان استخبارات پاکستان به همکاری با داعش گفت که وقتی اعضا و رهبران داعش کشته می‌شوند، آی اس آی در جا افراد تازه‌یی را از مدارس پاکستانی می‌فرستد و جای‌گزین می‌نماید.

منشی شورای ولایتی ننگرهار، به درگیری‌های داعش با طالبان اشاره کرد و گفت که به استثنای آن دسته از طالبانی که وابسته به پاکستان هستند، اعضای داعش دارای تجهیزات قوی و مجهز می‌باشد.

او گفت که تنها در اچین نزدیک به 2000 تن از اعضای داعش حضور دارند که متشکل از اتباع کشورهای ازبکستان، تاجیکستان، چیچن، ایرانی و پاکستانی می باشند.

در همین حال، یک عضو جامعۀ مدنی ننگرهار که خواست نامش فاش نشود، به افغانستان.رو گفت که وضعیت امنیتی ننگرهار به شکل روزافزون بحرانی می‌شود.

این عضو جامعۀ مدنی خاطر نشان ساخت که در گذشته طالبان در ننگرهار فعال بودند، اما اکنون داعش فضا را اشغال کرده است. داعش در ولسوالی‌ها شینوار به شدت فعال است. اگر داعش بخواهد چند ولسوالی را به‌گونۀ کامل سقوط می‌دهد. اما به دلیل این که برخی از اهداف شان به ویژه از لحاظ اقتصادی آسیب می بیند، دست به این کار نمی‌زنند.

او گفت که حلقات نفوذی در شهر جلال‌آباد نیز تبلیغات وسیع را به سود داعش راه انداخته‌اند. وضعیت قابل تشویش است.

این فعال مدنی افزود که ادارۀ محلی به دلیل ضعف مدیریت و سازمان‌دهی، نمی‌تواند از امکانات و ظرفیت‌های موجود در راستای مهار بحران استفاده نماید. وی ابراز داشت که در حال حاضر مبارزه با داعش از سوی گروه‌های مردمی به پیش برده می‌شود. اگر مردم اقدام نمی‌کردند، وضعیت دگرگون شده بود.

این فعال مدنی با ابراز این‌که تبلیغات گسترده‌یی به سود داعش صورت می‌گیرد، افزود که رشد و گسترش سریع و چشمگیر فعالیت‌های داعش برای مردم پرسش‌برانگیز است.

شک‌وتردیدها از برخورد دوگانه با هراس‌افگنان

حکومت افغانستان مدعی است که به گونۀ یک‌سان با گروه‌های مخالف مسلح از جمله داعش و طالبان مبارزه می‌کند، اما برخی آگاهان مدعی هستند که حکومت در مبارزه با هراس‌افگنی نگاه دوگانه دارد.

عارف سخره یک آگاه امور می‌گوید که توره بوره در گذشته توسط طالبان رهبری می‌شد، هیچ صدا و اعتراضی در این خصوص وجود نداشت؛ اما به محض حضور داعش در این منطقه سروصداهای زیادی برپا شد.

سخره گفت: پس از آن‌که داعشیان این منطقه را از طالبان گرفتند، قوای مسلح افغانستان همه راهی توره بوره شدند، وکلای پارلمان فریاد می‌زنند که از توره بوره کابل تحت تهدید امنیتی قرار دارد و رسانه‌ها همه‌روزه این تهدید را برجسته می‌سازند. آقای سخره افزود: طالب و داعش دو روی یک سکه‌اند. ماموریت و عملکردشان وابسته به تصمیم و فیصله باداران خارجی آن‌هاست. خوب است که نقاط استراتیژیک در اختیار دولت باشد، ولی از کاه کوه ساختن روان اجتماعی را متضرر می‌سازد.

با اشغال توره بوره توسط داعش، رییس‌جمهوری با سرعت فرمان عملیات ویژه در این منطقه را صادر کرد.

ذبیح‌الله زمری، منشی شورای ولایتی ننگرهار نیز گفت که حلقاتی در داخل و بیرون نظام بسیار تبلیغات کردند. پیش از این هم نیروهای امنیتی در توره بوره حضور نداشتند و دولت در این منطقه حاکمیت نداشت؛ اما وقتی داعش این منطقه را اشغال کرد، سرو صداهای زیادی بلند شد.

استفادۀ ابزاری از نام داعش

دکتر فرامز تمنا رییس مرکز مطالعات استراتژیک وزارت خارجۀ افغانستان دربارۀ فعالیت‎ گروه تروریستی داعش می‌گوید که حضور این گروه در افغانستان واقعیت ندارد، بلکۀ ساختۀ استخبارات کشورهای منطقه است و برای رسیدن به اهداف‌شان، از گروه‌های مشخص تحت نام داعش استفاده می‌کنند.

او افزود که گروه داعش وجود واقعی ندارد، بل‌که سازمان‌های استخباراتی از این گروه استفاده ابزاری نموده و در منطقه به رقابت‌های سیاسی می‌پردازند.

سرپرست وزارت دفاع افغانستان پس از سروصداها دربارۀ اشغال توره بوره توسط داعش در یک نشست خبری حضور یافت.

او گفت: «داعش یک شبکه بسیار خطرناک است. این گروه تمویل کننده‌های مهم و امکانات زیاد دارند.»

به گفته مسولان وزارت دفاع افغانستان، برنامۀ داعش این بود تا مرکز شاخه خراسان این گروه را در ولسوالی‌های کوت و اچین ننگرهار فعال کند. اما این هدف هنوز برآورده نشده است. براساس آمار وزارت دفاع، ۱۲ عملیات، ده‌ها عملیات خاص و ۱۰۰ حمله هوایی بر ولسوالی‌های ننگرهار اجرا شده که سبب تضعیف داعش گردیده است. در نتیجه این حملات در حدود ۲۵۰۰ تن داعشی کشته شده و ۸۰۰ تن دیگر زخم برداشته‌اند.

براساس ادعای وزارت دفاع افغانستان ۲۳ تن از رهبران داعش در افغانستان کشته شده‌اند. از سوی دیگر طالبان و داعش نیز جنگ‌های خونینی در ننگرهار به راه انداخته‌اند. در این درگیری‌ها داعش توانسته برخی از مناطق را از کنترول طالبان خارج کند.

گروه داعش در روزهای اخیر حملاتی را در ولسوالی پچیراگام به راه انداخت و راهش را به غارهای توره بوره باز کرد. در حال حاضر این منطقه استراتژیک در کنترول داعش قرار دارد. توره بوره در کوه‌های مرزی افغانستان و پاکستان موقعیت دارد و داعش با تصرف این منطقه می‌تواند مراکز امنی را برای خویش بسازد.

اما سرپرست وزارت دفاع افغانستان در این مورد گفت:«فعلاً نیروهای امنیتی و دفاعی شما در دامنه‌های توره بوره حضور دارند. دو ساعت قبل کوماندوهای ما در ارتفاعات توره بوره دیسانت شده و این مناطق در اختیار ما قرار دارد.»



  • محسن گرامی
  • ۰
  • ۰

تحلیل سیاسی

ده سرطانی داعش که همراه با تحریک، کمک و تشویق دستگاه های نظامی – استخباراتی غرب ، مقدم بر همه فرانسه، انگلستان و ایالات متحده آمریکا در کشور سوریه ترزیق و رشد داده شد، در واقعیت امر یک بحران خطرناک منطقوی را برای امروز و فرداهای ثبات و امنیت منطقوی و بین المللی بخش بزرگ قاره آسیا به وجود آورده است. این پدیده همانند یک " چوچه ناخلف" است که آن پدر و یا پدران مرتکب عمل شنی، گریزان و در انکار اند و به حساب مد روز " خطر داعش" را از بلند گو های شان صدا میزنند . این عاملین ، مشوقان و تمویل کننده گان داعش اکنون چنین نشان میدهند که گویا از خواب زمستانی بیدار شده اند و " کالی کشان" میگویند که: " داعش خطر برای امنیت ملی ما است" .

خطر وسعت فعالیت های نظامی داعش که در سوریه زاده شد و بطرف عراق ریشه دوانید، اکنون یکباره شاهراه مصئون استخبارارات پاکستان و همراهان بین المللی اش را پیموده ، به افغانستان راه یافت، بدون آنکه در داخل قلمرو پاکستان کدام مشکلی را برای امنیت پاکستان ایجاد نماید. اکنون خطر نفوذ داعش در کشور های شوروی سابق و چین هم به یک واقعیت عینی مبدل شده است.

جهت دیگر موضوع موقعیت در حالت تضعیف طالبان در افغانستان است که این داعش حیثیت " سرخور" طالبان را بخود کسب نموده است. طالبان با آنکه حرف به زبان نمیآورند ولی در وارخطائی قرار دارند زیرا دیگر آنها برای پشتیبانان اصلی شان ( پاکستان، عربستان سعودی، قطر ، انگلستان و تعداد دیگر به " متاع یکبار مصرف شده" تبدیل گردیده اند. آن طالبان که در تحت حمایت دستگاه استخباراتی پاکستان ، عربستان سعودی، قطر و دیگران با غرور از زور ، خشن تهدید حرف میزدند و خود را در برابر دولت و دستگاه نظامی افغانستان قویر تر و با انظباط تر نشان میدادند، کنون در برابر مزاکرات صلح قد خم میکنند.

طالبان که حمله بهاری سال 1394 (عزم) را در افغانستان تعین کننده میدانستند ، کدام موفقیت را بدست نیآورده اند که بحیث " بگاژ زور و قدرت" به میزمزاکرات احتمالی بعد از ماه رمضان با خود ببرند و بر بنیاد آن چانه زنی کنند. جنگ های طالبان درهمه ولایات افغانستان بخصوص در 9 ولایت های که بی امن ترین اند، تا کنون بی نتیجه برای طالبان و نشانه دست بالای نیرو های مسلح افغانستان در جنگ است. به بیان دیگر ناکامی طالبان در جنگ که با غرور و پیشبینی " موفقیت های بزرگ" آغاز شد، هم کنون قابل پیشبینی است. آنها در موقعیت قرار دارند به مانند یک ضرب المثل وطنی که میگویند : " پشت سر .....خر، پیش رو کوره آهنگری" . این بدین معنی است که از یک جهت طالبان در جنگ با نیرو های مسلح دولتی هم بیش از یک بازنده بیش نخواهند بود و هم داعش در افغانستان به مانند " کلمرغ های گرسنه گوشت و لاشخور" گوئی در آسمان مناطق طالبان در پرواز و چرخیدن اند.

بی علاقه شدن کشور های حامی طالبان نسبت به آنها، دست بالا و غیر قابل مقایسه نیرو های مسلح افغانستان در جنگ و ظهور پدید ه داعش در افغانستان بلاخره طالبان و استخبارات پاکستان را واداربه آن ساخت تا اولین گام رسمی برای مزاکره با دولت افغانستان را بگذارند و حتی آقای مولوی حقانی در یک عکس یادگاری اش چنان دهان به خنده باز نموده است که قبلاٌ چنین خنده را " نا مناسب با شریعت محمدی" میدانست.

داعش هم دارد که خود در گیر منازعات درونی خویش شود. قرار گزارشات طرفداران البغدادی بیش از 22 افراد مهم این سازمان جهنمی را بخاطر سازماندهی یک کودتا بر علیه البغدادی اعدام نمودند. دولت عراق هم برای اولین بار جرئت نمود تا بیش از 25 جنگجوی داعش را به اعدام محکوم نماید. نیرو های جنگی داعش بعد از از دست دادن دو باره شهر موسول مربوط کردها به عقب زده شدند ، نیرو های جنگی سوریه و عراق هم موفقیت های را در جنگ در برابر داعش بدست آوردند. اکنون با گذشت دوسال بحث داعش و " مبارزه علیه داعش " داستان های گرم و مصروف کننده را در میان دستگاه ناتو و پنتاگون و سنای آمریکا موضوع روز ساخته است.

چنانچه در بالا تذکر داده شد با آنکه بیشترین نیرو های جنگی داعش و طالبان در افغانستان خارجی های " خوب تعلیمات دیده" اند ولی موفقیت های شان در داخل افغانستان چشمگیر نیست، خیزش مردمان محل در برابر هر دو گروه تروریست و قاتل و عامل سر بریدن های بیشمار بخصوص در کنر و ننگرهار نشان داده است که پشتیبانی مردم را نیز درآن حد ندارند که قبلاٌ بدان دلخوش و پیشبین بودند. هر دو گروه تنها در یک عمل شان برجستگی و دست بالا داشته اند و آن هم وارد آوردن تلفات بیشمار مردمان ملکی ، کشتن مردان، زنان و کودکان با انفجار ماین های کنار سرک ها و سر بریدن اسیرا ن جنگی و موسفیدان قومی که با آنها همکار نیستند.

جالب و سوال بر انگیر است که سردمداران حکومات و سیاست مداران کشور های مانند آمریکا و انگلستان با ضعیف شدن طالبان و قامت خم کردن شان به اولین مزاکره رسمی با دولت افغانستان ، چند شکست داعش در افغانستان، سوریه و عراق و تدارک کنفرانس کشور های عضد پیمان " شانگهای" یکدمی موضوع مبارزه با داعش را با جدیت مطرح مینماید.

سفر غیر مترقبه جان مکین سناتور کهنه کار جمهوریخواه آمریکا به کابل سوالات را در ذهن به وجود میآورد که چرا آمریکا یکبار دیگر مساٌله ادامه موجودیت عساکر آمریکا در افغانستان و سهمگیری آنها را در جنگ با " داعش" مطرح میکند. این سناتور جمهوریخواه گوئی میخواهد باز هم مانند دوره سیزده سال حکومت کرزی رشته های اصلی سیاست و راهبرد های کاری نظامی – سیاسی آمریکا در افغانستان را احیا نمایند. در شرایط که هنوز مقدمه مزاکرات بین دولت افغانستان و طالبان در شرف سازماندهی بود ، وی در سفر اخیرش در کابل اظهار نمود که : " باید در مزاکرات کابل با طالبان مشخص گردد که دولت افغانستان نباید با یک بخش طالبان وارد مزاکره گردد.

قبلاٌ حکومت انگلستان نیز از حکومت افغانستان خواسته بود تا دولت افغانستان در پروسه صلح و مزاکره باید با دولت پاکستان مزاکره و همکاری نماید.

داغ شدن سیاست ها دراطراف مساٌله موجودیت داعش در افغانستان و موضوع مزاکرات صلح با طالبان در زمان متبارز میگردد که ایالات متحده آمریکا و شرکای ناتو اش مسآله خطر نظامی روسیه برای آمریکا و کشور های عضو ناتوی اروپای شرقی را مطرح مینماید که در واقعیت یک تحریک جدید و یک زیگنال مبنی تهدید علنی صلح و امنیت جهانی و احیای جنگ سرد توسط آمریکا بخصوص پنتاگون است. چنانچه قوماندان عمومی نیرو های نظامی آمریکا اخیراٌ این موضوع را نه تنها در یک کنفرانس مطبوعاتی مطرح نمود بلکه در مجلس سنا نیز به بحث کشانید.

تحرکات جدید آمریکا ، تلاش گرفتن ابتکار جنگ با داعش در افغانستان و یک نوع وارخطائی پنهانی و شبهه گونه آمریکا پس از ضربه خوردن داعش در سوریه، عراق و افغانستان میتواند احتمالات زیر را در ذهن به وجود بیآورد:

-سفر جان مکین به افغانستان مشابه با سفر وی در زور آغاز جنگ در سوریه میباشد که وی با تعداد از رهبران بنیاد گرا ی اسلامی منجمله البغدادی دیدار نمود تا جنگ نیرو های ضد دولت بشار اسد را نه تنها منسجم سازد و از جانب دیگر هرگونه همکاری های نظامی ، اقتصادی و سیاسی را به انها وعده داد که بیشترین کمک را جبهه النصره بدست آورد و متعاقبا، از مجموع این نیرو های جنگی اکسترمیست اسلامی داعش بروز نمود. داعشی ها که با آسانی و مصئونیت از " گذرگاه " پاکستان میگذرند و به افغانستان سرازیر میشوند و اکنون افغانستان و کشور های منظقه را در معرض خطر و تهدید جدی قرار داده است.

 

-آمریکا میخواهد ابتکار مبارزه با داعش را در افغانستان بدست گیرد و استقلالیت نیرو های نظامی افغانستان را محدود تا موجودیت داعش را نه تنها در افغانستان طولانی و جنگ را تداوم بخشد، بلکه زمینه نفوذ داعش را در کشور های مانند کشور آسیای میانه؛ روسیه و چین قویتر و رهبری و اداره کانال های ارسال گروه های داعش را بدست گیرد و رقبای سیاسی و نظامی خود ( روسیه و چین) را در طویل المدت به انقراض و فروپاشی مواجه سازد و برای این هدفش افغانستان را بحیث تخته خیز ولی به قیمت گزاف برای ملت مظلوم ما مورد سو استفاده قرار دهد.

وظایف مستقلانه و موفقیت های نیرو های وزارت داخله ، دفاع و امنیت ملی در ماه های اخیر به گفته جنرال آمریکائی در کابل

همه را شگفت زده ساخته است. نیرو های نظامی افغانستان از زمان که مستقلانه و با روحیه و مورال عالی جنگی وظایف شان را انجام میدهند ، نه تنها پشتیبانی بیشترین ملت را دارند بدست میآورند و امید ها برای آینده با ثبات بزرگ ساخته اند ، علاوتاٌ ابتکار جنگ روز تا روز در دست آنها قرار میگرد. این نیرو ها از حالت دفاعی به جنگ های تعرضی گذار نموده اند .

محاسبات مقایسه تلفات میان طالبان و نظامیان دولت 10 /1 است یعنی طالبان با کشتن یک نظامی دولت مجبور است تلفات تا 10 جنگجوی خود را بپذیرد و به قربانی دهد. علاوتاٌ طالبان بیشترین مردمان ملکی را در جریان برنامه جنگی " عزم" شان قربانی ساخته اند.

-آمریکا ممکن بخواهد تا با زمینه سازی ادامه جنگ اعلام نا شده در افغانستان و موجودیت فعال جنگی اش درکشورمظلوم ما زمینه فعالیت های استخباراتی بر ضد کشور های همسایه را به راحتی سازماندهی و با بکارگیری از چهره های تطمیع شده در دستگاه دولت ماموریت های " 007" گونه اش را سازمان دهد.

-در یک زمانی تنظیم های جهادی کمک، تسلیح و تجهیز شدند و ملیارد ها دالر به جیب های قوماندانان و تعداد از رهبران جهادی ریخته شد که حالا یک لایه " اشرافیت جهادی- تنظیمی" را تشکیل میدهند. با به حاشیه رفتن تنظیم های جهادی ، طالبان عین وظیفه را به عهده گرفتند و متعاقبا، القاعده و اکنون داعش. همه در بیشتر از سه و نیم دهه جنگ اعلام نا شده را در برابر ملت مظلوم ما ادامه دادند. چهره ها و گروه ها یکی پی دیگری به مانند متاع یکبار مصرف شده ایجاد شدند، به اوج رسیدند و به اضمحلال مواجه گردیدند ولی جنگ تباه کن برای یک ملت مظلوم ادامه یافت وهنوز ادامه دارد.

ملت و مردم افغانستان که در طول بیش از سی و پنج سال جنگ بی نهایت آسیب دیده شده است و دارد جنریشن دوم نیز به نسل آسیب دیده و آسیب پذیر مبدل گردد.

در رابطه با جنگ سی و پنج ساله افغانستان در مقطع های مختف ولی زنجیری همیشه یکی از سه فکتورهای عامل جنگ رول دادشته است: فکتور ایدیالوژیک، فکتوردین و مذهب و فکتور وابستگی به بیگانگان یعنی پیشبرد اهداف سیاسی استراتیژیک بیگانگان. در دو فکتور اول همانگونه که ایدیالوژی ( مبارزه بز ضد استبداد و عقبگرائی و ایجاد حکومت دموکراسی ملی) و یا دفاع از دین و مذهب ( دفاع از اسلام و جنگ بر ضد الحاد و حاکمیت کمونیزم) مطرح بوده است ولی مساٌله دفاع از ملت و مردم با فکتور ایدیالوژی و دین در یک هم آمیختکی بوده است درحالیکه در فکتور سومی مساٌله اهداف و منافع ملت ، مردم و دولت متبوعه مطرح نیست بلکه تنها منافع و اهداف بیگانگان سوال اساسی است که با احساس ملی، انسانی – عاطفی و حکم وجدانی بیگانه بوده و ملت مظلوم ما در برابر وجدان های فروخته شده و شخصیت های ضعیف و بی اراده قرار گرفته است. در هر دو فکتور اولی و دومی مساٌله دوستان و هموندان بین المللی مطرح بوده است که هر کدام دلایل و نقاط قابل دفاع خود را مطرح میکردند.

فکتور سومی که در دوره های قبلی نیزغیر محسوس و تحت روپوش های با ظاهر مشروع در وجود اشخاص و افراد عملاٌ وجود داشت ولی در دوره بعد از موجودیت قوای ناتو در افغانستان در دو بعد یعنی هم در دولت و هم در وجود اپوزیسیون در حالت جنگ متبارز بوده است. این فکتور از نخستین روز های کنفرانس بن 1 آغاز و در دو دوره حاکمیت کرزی به اوج خود رسید. در زمان وی داشت که فعالیت های بیشبرد خدمات استخباراتی کشور های ذینفع در افغانستان به یک اصل قبول شده مبدل گردد. با آنکه کرزی در دو سه سال اخیر دولتمداری خود " اکت گونه" مخالفت با آمریکا و اهداف آنرا در روی صحنه سیاست داخلی و خارجی خود به تمثیل گرفت ولی با مهارت خاص تلاش نمود تا با نزدیکی با طالبان نه تنها خود را بحیث یک چهره ملی تبارز دهد بلکه " در سدد پختن آش در همان دیگ زنگ زده شد" تا خود را برای دوره بعدی انتخابات قابل پذیرش سازد و گویا نشان دهد که یگانه کاندید و چهره سیاسی " ملی مشر" از قوم درانی برای اداره افغانستان بعد از 5 سال آینده خواهد بود، حتی سفر کرزی به روسیه با هموند اش دوکتور سپنتا و پیشکش نمودن رول "کشور های همسایه" مانند روسیه و چین در مبارزه مشترک با داعش را مطرح نمود. با در نظر داشت واقعیت های 14 سال اخیر نمیتوان این شک و گمان را نا دیده گرفت که ممکن آقای کرزی به همان پروژه " بزرگ" که در راٌس دولت افغانستان قرار گرفت، در ادامه همان پروژه خود را برای انتخابات آینده آماده خواهد ساخت.

نویسنده بدین عقیده است که برای حفظ منافع ملی افغانستان و مبارزه هدفمندانه و قاطع بر ضد داعش ضرورت یک " دولت مستقل و با اراده ملی، سیاست مستقل ملی در عرصه داخلی و خارجی و رهبران همنظر و مستقل و با اراده ملی – وطنی" ضرورت اند که دیگر جامعه افغانی ما نباید تنها از بعد ایدیالوژیها و اعتقادات دینی دیده شوند. به معهوم دیگر فرا ایدیالوژی، فرا دینی، فرا قومی و زبانی.

نویسنده با در نظر داشت مطالب توضیح شده فوق چند اصل ضروری را برای نجات ملت و مردم دارای اهمیت جدی تلقی مینماید:

1-بقا و موجودیت دولت غیر قابل تجزیه افغانستان، اصل دموکراسی موزون و واقعی برای مردم در گروه استقلالیت سیاست داخلی و خارجی افغانستان است. تاریخ خونین افغانستان این تجربه را نه یکبار بل چندین بار بدست داده است که مفاد و تضمین های بر گشت ناپذیر در سیاست مستقل، اراده ملی و تمرکز اهداف سیاسی دولت در احترام به اصل حاکمیت ملی و تمامیت ارضی و موجودیت رهبران مستقل و با راده ملی نهفته است و اکنون این مساٌله به یک ضرورت حیاتی برای بقای ملت ، حفظ ارزش های قانون اساسی، و اخصاٌ مبارزه قاطع در قلع و قمع بیگانه گان داعشی و حمایت گران پس پرده آن است.

2-دولت افغانستان با نیاز جدی به کمک های بین المللی باید بیشتر به رفع نیازمندی های نیرو های مسلح کشور و مسلح ساختن آنان با سلاح های مدرن هوائی و زمینی متمرکز گردد، نه اینکه یکبار دیگر وظایف و ابتکار جنگ با طالبان و داعش بدست نیرو های خارجی باشد.

3-دولت افغانستان به حفظ استقلالیت و عملی ساختن سیاست خارجی و داخلی مستقل نباید خود را در حالت اجبار و تحمل تحمیل پروژه های نظامی- جیو استراتیژیک یک دولت دیگر قرار دهد و برای بدست آوردن پول هرگونه شرایط طرف کمک را قبول نماید. نویسنده معتقد بر آن است که با اتخاد یک سیاست مستقل و قابل اعتماد ممکن دولت افغانستان بیشترین کمک های اقتصادی، مالی و نظامی را از کشور های دیگر " بیشتر از یک کشور" نیز بدست آورد. اکنون دیده میشود که تسلط کشور های مانند آمریکا ، انگلستان در روند مسایل اطراف افغانستان که بیشتر اهداف جیواستراتیژیک در منطقه دارند ، نه تنها دولت افغانستان را در حالت یک گروگان قرار داده است بلکه ما را از دستیابی به کمک های ممکن بزرگ اقتصادی از کشور های دیگر در ایجاد " صنایع مادر" احداث و احیای پروژه های بزرگ عم المنفعه محروم ساخته است. نویسنده در این شک ندارد که راه دومی راه ترقی و انکشاف سریع برای افغانستان خواهد بود. بطور مثال ممکن همکاری های اقتصادی و ایجاد پروژه های بزرگ اقتصادی و تولیدی با کشور های هند، برازیل و آفریقای جنوبی و احیای پروژه های عام المنفعه توسط روسیه و چین نیز زمینه ساز برای یک تجدید نظر بر روند های کنونی افغانستان باشد.

هدف نویسنده در آن است که حفظ روابط با همه دول و ملتها با حفظ تساوی حقوق، اصل منافع مشروع و متقابل بحیث بنیاد تهدابی حقوق و روابط بین المللی میباشد که افغانستان نیز جز آن و متعهد بر آن بوده است. دول مستقل نباید در روابط سیاسی و اقتصادی اش برای دول دیگر پاسخگو باشد.

نظر بالا همچنان در را بطه با مزاکرات صلح با طالبان نیز باید مطرح نظر و عمل دولت افغانستان باشد.

4-جای شک نیست که در واقعیت امر طالبان به چند دسته تقسیم گردیده اند و در جنگ های اخیر بعد از اعلام فصل جدید جنگ تحت عنوان " عزم" آن موفقیت را که خود شان و استخبارات پاکستان پیشبین بودند، نتواستند و نمیتوانند بدست آورند. حالا دیکر نیروی طالب هم سطح مزاکره با دولت نمیتوانند تلقی گردد. ولی جهت دیگر موضوع در آن است که خواهی نخواهی دستگاه های استخباراتی کشور های زیربط و ذینع منطقه و خارج منطقه تلاش خواهند نمود تا گروهک های جنگی که آنرا در سالهای جنگ سرمایه گذاری نموده و تا بحال بخاطر بقای منافع و اهداف خویش حفظ و مصئوون نگهداشته اند ، نباید چالش های جدید را در روند مزاکرات بعدی میان دولت و طالبان ایجاد نماید و چانه زنی ها برای نفوذ آنان در دستگاه دولت، اصل هدف ( صلح و ثبات و انکشاف" را به " راه ترکستان" بکشاند.

5-گروه های کوچک و میدان باخته مانند حزب اسلامی و دیگر گروه های کوچک نباید طرف میز مزاکره باشند بلکه آنها میتوانند با استفاده ازعفو عمومی سلاح را بر زمین بگذارند و در پروسه ساختن جامعه سهیم گردند.

6-نویسنده بدین عقیده است که برخورد و دقت بر گذاشتن خواست ها طالبان و شرایط شان بالای میز مزاکره نباید به قیمت محدود شدن آزادی های دموکراتیک ، حقوق زنان و ارزش های جامعه مدنی و یا دادن مناطق و ولایات و ولسوالیها برای اداره مستقیم آنها و تطبیق دساتیر طالبی در آن مناطق تمام شود.

7-از آنجائیکه داعش در افغانستان قویاٌ در سدد سربازگیری و سازماندهی پشبرد جنگ و نفوذ بر کشور های دیگر به قیمت بی ثباتی و ادامه جنگ در افغانستان میباشد، قاطعیت موضع دولت ( ورگانها کشفی، استخباراتی، پولیس، اردو و ادارات حراست حقوق ) باید پالیسی اختصاصی را روی دست گیرند. نویسنده تصویب یک سند تقنینی مبنی بر پیشبینی تطبیق اشد مجازات برای افغانان را که به صفوف داعش میپیوندند و محکومیت غیابی عاملان جنگ ، قتل و بی ثباتی افغانستان را یکی از تدابیر ضروری در جلو گیری از وسعت فعالیت های داعش میداند.

خطوط و پلان مشخص برای مزاکرات و برنامه صلح در افغانستان باید قبل از همه در نظر خواهی نهاد های سیاسی منجمله احزاب سیاسی و آرای ملت گذاشته شود.


  • محسن گرامی
  • ۰
  • ۰

تصویر

Image result for ‫موقعیت داعش در افغانستان‬‎

گروه تروریستی داعش در تازه ترین مورد رسما یک کمپین جذب نیرو در پاکستان و افغانستان به راه انداخته که توسط فرماندهان سابق طالبان پاکستان سازماندهی می‌شود.

به گزارش خبرگزاری خاورمیانه، گروه تروریستی داعش اخیرا با انتشار ویدئویی از آغاز فعالیت‌های گسترده خود برای جذب نیروهای جدید در افغانستان و پاکیتان خبر داده است.

به گفته گروهی از شبه نظامیان کنار گرفته از داعش، این کمپین بخشی از یک راهبرد کلی به منظور ایجاد پایگاه‌های عملیاتی در ولایت‌های افغانستان که در مرز پاکستان قرار دارند، است.

پایگاه تریبون نیوز، گزارش داد که گروه تروریستی داعش قصد دارد از مبدا این پایگاه‌ها به حمایت لجستیکی و مالی از شرکای شبه نظامی خود در پاکستان که دارای دو شبکه در دو ولایت غربی "خیبر پشتونخوا و بلوچستان" هستند، بپردازد.

همچنین داعش در حال حاضر در حال پیگیری پروسه طراحی عملیات در شهر کراچی در جنوب پاکستان است و شماری از شبه نظامیان کنار گرفته از طالبان که در پاکستان هستند و با شرکای سابق خود از جمله با طالبان افغانستان در تماس هستند، این اخبار را اعلام کردند.

در ویدئو جدید داعش که روز شنبه هفته جاری منتشر شده است، یک سرکرده این گروه تروریستی به نام "حافظ سعید خ

Image result for ‫موقعیت داعش در افغانستان‬‎






  • محسن گرامی
  • ۰
  • ۰

Image result for ‫داعش در افغانستان‬‎

گروه جدیدی به خاطر مبارزه با طالبان و دولت اسلامی عراق و سوریه(داعش) در افغانستان اعلام حضور کرد.


ده‌ها تن روز گذشته زیر عنوان گروه«مرگ» در ولایت بلخ به شورای ولایتی این ولایت رفته به خاطر مبارزه با طالبان و داعش اعلام حضور کردند.


اگرچه این گروه پرچم مشخصی را مانند داعض و طالبان با خودشان ندارند، اما لباس‌هایی به تن دارند که از بیرق افغانستان ساخته شده و آنان را از دیگر گروه‌ها متمایز می‌سازد.


این گروه ادعا می‌کند که تا کنون ۵۰۰۰ نفر در کشور به خاطر مبارزه با گروه‌های هراس‌افگن پشتی‌بانی‌شان را از آنان اعلام کرده‌اند.


به باور گروه مرگ، تفاوتی میان طالبان و دولت اسلامی یا داعش نیست و تمام‌شان دشمنان افغانستان هستند.


گروه مرگ از شهروندان می‌خواهد تا با آنان یک‌جا شده از مردم و کشورشان دفاع کنند.


این در حالی‌ست که گفته می‌شود در شماری از ولایت‌های کشور مانند زابل، فراه و هلمند گروه دولت اسلامی فعالیت‌ها و حتا آموزش‌های نظامی‌شان را آغاز کرده‌اند.


هم‌چنان گفته می‌شود که فرمان‌دهان گروه طالبان با افرادشان در بخش‌هایی از کشور در حال اعلام پشتی‌بانی از گروه داعش هستند.


  • محسن گرامی
  • ۰
  • ۰

دین‌ و مذاهب و گروه‌های قومی و نژادی

اقوام افغانستان شامل پشتون، تاجیک، هزاره و ازبک، پشه یی، ایماق، ترکمن، بلوچ و... میشود. ۹۹٪ مردم افغانستان را مسلمان تشکیل میدهند که حدود ۸۰٪ آنان مسلمان سنی و۱۹٪ مسلمان شیعه‌هستند.مذاهب دیگری چون هندو و سیک نیز در افغانستان پیروانی دارد. پیش از جنگ‌های ۳۰ سال اخیر اقلیت یهودی ای نیز در افغانستان و بویژه شهر هرات وجود داشتند اما امروزه اغلب آنان به اسرائیل مهاجرت کردند.

زبان‌ها

مردم افغانستان به یکی از زبان‌های دری (فارسی) ۵۰٪، پشتو ۳۵٪، زبان‌های ترکی تبار(از جمله ازبکی و ترکمنی) ۱۱٪، و در حدود ۴٪ به یکی از ۳۰ زبان کم گویشورتر (از جمله پشه یی، نورستانی و بلوچی) سخن می‌گویند . بر اساس قانون اساسی افغانستان، زبانهای دری و پشتو زبان‌های رسمی دولت افغانستان میباشند و در مناطقی که گویشوران زبانی دیگر زیاد باشند آن زبان به عنوان زبان رسمی سوم تلقی می‌شود

مشاهیر فرهنگی

از چهره‌های فرهنگی که در گستره جغرافیایی افغانستان زاده شده‌اند می‌توان از انوری,عنصری بلخی,دقیقی بلخی,امام فخر رازی,ابوریحان بیرونی,عبدالقادر بیدل,امیر علیشیر نوایی,عشقری,مولانا جلال الدین بلخی, رابعه بلخی, عبدالرحمن جامی, ناصر خسرو، سنایی غزنوی، خواجه عبدالله انصاری، فیض محمدکاتب مشهور به کاتب هزاره، ابوعبید عبدالرحمن محمد جوزجانی، حمیدی بلخی، حنظله بادغیسی، ظهیر فاریابی, مولانا حسین واعظ کاشفی، کمال الدین بهزاد،شهیدبلخی, معروفی بلخی ,ابوالموید بلخی، ابونصر فارابی، ابواسحاق فارابی، رحمان بابا، ابوشکور بلخی، احمدشاه ابدالی، سید جمال الدین افغانی، میرغلام محمد غبار، خلیل الله خلیلی،محمد سعید مشعل و سید اسماعیل بلخی اشاره کرد.

آموزش و پرورش

در زمان اشغال افغانستان توسط شوروی (دهه‌های ۹۰ میلادی)، شالوده آموزش و پرورش افغانستان از هم پاشید. در دورهٔ قدرت طالبان حتی دختران خانه‌نشین شده و اجازهٔ تحصیل از آنها گرفته شد. در این دوره، به جای درسهای علمی مانند کیمیا و فیزیک در مدارس، بیشتر بر آموزشهای مذهبی تاکید می‌شد. پس از حمله امریکا به افغانستان در سال ۲۰۰۱ میلادی و فروپاشی طالبان، با روی کار آمدن دولت انتقالی وضعیت تحصیل اندک‌اندک رو به بهبودی می‌رود ولی با این وجود هنوز بیش از ۶۰٪ مردم افغانستان از سواد خواندن و نوشتن بی‌بهره‌اند. در حال حاضر ۱۳ دانشگاه و ۶ مرکز تربیت معلم، در سراسر افغانستان وجود دارد. در کنکور ورود به دانشگاه سال ۱۳۸۵ خورشیدی، ۸۰ هزار نفر شرکت کرده‌اند. ده درصد بودجه سالانه افغانستان به امور آموزشی اختصاص دارد، که از این میان هفت درصد آن مربوط به وزارت معارف (آموزش وپرورش) است، یک درصد مربوط به نهادهای تحقیقاتی و یک درصد مربوط به آموزش عالی است

موسیقی و سینما

در افغانستان پشتونها دارای نوعی رقص گروهی هستند که بدان اتن ملی می‌گویند. در امر موسیقی نیز افغانستان پیشنه خوبی دارد. در گذشته‌ها مردم افغانستان در جلساتی که در موعد معیینی برقرار می‌شده‌است گرد هم می‌آمدند و به بحث و بررسی کتب و اشعار می‌پرداختند و در آخر این جلسات به آواز خوانی و موسیقی می‌پرداختند و از اشعار بسیار شیرین و پر معنا استفاده می‌نمودند

سینما در افغانستان به دلیل سه دهه جنگ پیشرفت چندانی نداشته‌است. در دوره طالبان سینما نیز ممنوع شد.در این دوره طالبان حتی اقدام به تخریب آثار سینمایی نیز کردند اما در این بین برخی از این آثار از جمله آرشیو تلویزیون ملی افغانستان به وسیله افراد هنردوست از نابودی نجات یافتند و امروز در دسترس می‌باشند.

پس از سقوط طالبان سینما به پیشرفت‌هایی نایل آمد و آثار خوبی هم ارائه شد.از جمله این آثار میتوان به فیلم اسامه ساخته صدیق برمک اشاره کرد. نخستین انیمیشن در تاریخ افغانستان بعد از سقوط طالبان با نام تهاجم به کارگردانی افشین دانش بر گرفته از طرح احمد فهیم کوه دامنی جهت شرکت در جشنواره های بین المللی در سال 2003 میلادی ساخته شد این انیمیشن توانست توجه و نظر بیشتر داوران جشنواره را به سوی خود جلب نماید.سینماو موسیقی نیز در افغانستان رو به رشد است که فلم های کوتا و بلندی فعلا در افغانستان ساخته میشود و هم چنان تعدادی زیادی از جوانان به موسیق رو اورده اند که در این اواخیر ستاره افغان بشتر توجه جوانان را به موسیقی جلب نموده است.

 رادیو و تلویزیون

نخستین برنامهٔ رادیویی افغانستان توسط رادیو کابل در سال ۱۳۰۷ در زمان شاه امان الله پخش شد. تلویزیون اما در پایان حکومت سردار داوود در سال ۱۳۵۷ به میان آمد. در دوران طالبان تلویزیون، وسائل فیلمبردای، ماهواره‌ها، سینماها، موسیقی و تئاتر و دیگر وسائل ارتباط جمعی و رسانه‌های صوتی و تصویری، همه و همه منع اعلام و تحریم گردیده بود. افغانستان هم‌اینک دارای یک سازمان رسانه‌ای ملی به نام «رادیو تلویزیون ملی افغانستان» (RTA) میباشد.این سازمان دارای یک کانال تلویزیونی و یک کانال رادیویی میباشد. اگرچه RTA رسانه‌ای متعلق به دولت است اما طبق قوانین جدیدرسانه‌ای نه دولتی و نه خصوصی، بلکه رسانه‌ای مردمی است که صرفاً هزینه اش را دولت تامین می‌کند. اخیرا دوباره سعی بر این است که نشرات رادیو و تلویزیون ملی افغانستان، بر اساس اصول، روش و پالیسی حکومت کارکرد داشته باشد. علاوه بر RTA رادیو و تلویزیون‌های خصوصی دیگری در افغانستان وجود دارد که شامل نزدیک به ۱۰۰ شبکه رادیویی و حدود ۱۰ شبکه تلویزیونی می‌شود. که از آن میان میتوان بهرادیو و تلویزیون ملی افغانستان،رادیو سلام وطندار، رادیو صبح به خیر افغانستان،تلویزیون طلوع،تلویزیون آریانا،تلویزیون افغان،تلویزیون شمشاد اشاره کرد. دررسانه‌های چاپی پیشینهٔ رسانه‌ها درافغانستان به نشر اولین روزنامه، شمس‌النهار در سال ۱۲۵۲ برمی گردد. همینک  نشریات و روزنامه های زیادی در کابل و سایر ولایات افغانستان فعالیت می‌کنند.

اقتصاد

اقتصاد افغانستان بعد از فروپاشی حکومت طالبان در سال ۲۰۰۱ رو به بهبودی نهاده‌است. حدود ۸۱ درصد مردم این کشور کشاورز هستند و بقیه شامل ۱۱ درصد در صنعت (اغلب بافندگی) و۹ درصد در خدمات مشغول به کار هستند. به موجب آمار سال ۲۰۰۴، ۱۵ میلیون نفر در این کشور کارگر هستند. عمده ترین محصولات صادراتی این کشور به سه کشور آمریکا(۲۵٫۴٪)، پاکستان(۲۲٪) و هند(۱۹٫۵٪) است که حجم آن ۵۰۰ میلیون دلار تخمین زده می‌شود. و عمده ترین شریکان صادر کننده محصولات به این کشور پاکستان (۲۳٫۷٪)، آمریکا (۱۱٫۲٪)، هند (India ۷٫۹٪)، آلمان (۶٫۸٪)، ترکمنستان (۴٫۹٪)، روسیه (۴٫۵٪)، کنیا (۴٫۳٪) و ترکیه (۴٫۲٪) می‌باشند که حجم آن پس از سقوط طالبان بیش از ۶۰ کشور جهان قول کمک به این کشور را دادند که به فاصله ۲۰۰۴ تا ۲۰۰۹، ۸٫۹ میلیارد دلار به این کشور کمک بلاعوض کنند. واحد پول آن افغانی نام دارد که از سال۲۰۰۰ به بعد ارزش‌ها به نسبت دلار رو به بهبودی داردبه بیش از ۴ میلیارد دلار می‌رسد. بیشترین بدهی این کشور به کشور روسیه و نیز بانک بین المللی پول است. از دیگر اقلام صادراتی این کشور می‌توان به جامه پشمی بومی این کشور و فرش‌های دستباف که این قالین ها از شهرت خوبی برخوردارند و پوست گاو و گوسفند و سمور و پلنگ و مار اشاره کرد.


  • محسن گرامی
  • ۰
  • ۰

ولایت افغانستان

تقسیمات کشوری

افغانستان دارای ۳۴ ولایت (استان) است.

*                   ولایت ارزگان

*                   ولایت بادغیس

*                   ولایت بامیان

*                   ولایت بدخشان

*                   ولایت بغلان

*                   ولایت بلخ

*                   ولایت پروان

*                   ولایت پکتیا

*                   ولایت پکتیکا

*                   ولایت پنجشیر

*                   ولایت تخار

*                   ولایت جوزجان

*                   ولایت خوست

*                   ولایت دایکندی

*                   ولایت زابل

*                   ولایت سر پل

*                   ولایت سمنگان

*                   ولایت غزنی

*                   ولایت غور

*                   ولایت فاریاب

*                   ولایت فراه

*                   ولایت قندهار

*                   ولایت کابل

*                   ولایت کاپیسا

*                   ولایت کندوز

*                   ولایت کنر

*                   ولایت لغمان

*                   ولایت لوگر


  • محسن گرامی
  • ۰
  • ۰

نامه سر گشاده

گروه طالبان در نامه‌ای سرگشاده به ترامپ توصیه کرده‌اند که با درک اشتباهات گذشته از حکومت فاسد افغانستان حمایت نکند و بجای اعزام سربازان بیشتر به خروج نیرو فکر کند زیرا خارجی‌ها عامل جنگ در این کشور هستند.

به گزارش دفتر منطقه‌ای خبرگزاری تسنیم، در حالی که هنوز استراتژی جدید آمریکا درباره افغانستان اعلام نشده است، گروه طالبان با انتشار نامه‌ای سرگشاده در وبسایت این گروه، بار دیگر به دونالد ترامپ پیشنهاد کرده‌ است که به جای اعزام سربازان بیشتر به افغانستان تصمیم به خروج نیروهای خارجی از این کشور بگیرد تا صلح در این کشور برقرار شود.

طالبان در این نامه به دونالد ترامپ گفته‌اند که چرا سربازان آمریکایی را در حمایت از مقامات فاسد دولت افغانستان که مردم نیز از آنها دل خوشی ندارند به کشتن می‌دهد.

در نامه آمده است که کشورهای جهان و بویژه آمریکا مدیون مردم افغانستان هستند زیرا افغان‌ها جهان را از شر کمونیسم نجات داد اما آمریکا و جامعه جهانی در ازای آن از حکومت فاسد در 16 سال گذشته حمایت کرده است.

طالبان تاکید کرده‌اند که این گروه قصد مداخله در امور سایر کشورها را ندارد و به کسی اجازه استفاده از خاک این کشو را علیه سایر کشورهای منطقه و جهان نمی‌دهد و نیز قصدی برای آزار رساندن به هیچ آمریکایی را هم ندارد.

دراین نامه به ترامپ گفته شده است که وضعیت جنگ در افغانستان بدتر از آن است که فرماندهان آمریکایی گزارش می‌دهند زیرا تنها در یک هفته این گروه توانسته‌اند چندین شهرستان را تصرف کند.

طالبان در تلاش برای منصرف کردن آمریکا از حمایت حکومت گفته‌اند که مقامات افغان آلوده به فساد اداری هستند و حتی معاون رئیس جمهور علیه اشرف غنی ائتلاف ایجاد کرده و نمایندگان پارلمان افغانستان نیز خواستار ادامه کار اشرف غنی نیستند.

در پایان این نامه، گروه طالبان به آمریکا هشدار داده است که نباید با اعمال فشار آنها را وادار کند که برای رهایی از ظلم به حریف آمریکا تمایل پیدا کند.

این گروه همچنان هشدار داده‌ است که نظامیان شرکت‌های خصوصی نیز مانند سربازان آمریکایی نخواهند توانست کاری را در مبارزه با این گروه از پیش ببرد.

پیش از این نیز طالبان در واکنش به انتخاب ترامپ به ریاست جمهوری آمریکا از او خواسته بود تا با اتخاذ تصمیم درست نیروهای آمریکایی را از افغانستان خارج کند.


  • محسن گرامی
  • ۰
  • ۰

نامه سرگشاده

گروه طالبان در نامه‌ای سرگشاده به ترامپ توصیه کرده‌اند که با درک اشتباهات گذشته از حکومت فاسد افغانستان حمایت نکند و بجای اعزام سربازان بیشتر به خروج نیرو فکر کند زیرا خارجی‌ها عامل جنگ در این کشور هستند.

به گزارش دفتر منطقه‌ای خبرگزاری تسنیم، در حالی که هنوز استراتژی جدید آمریکا درباره افغانستان اعلام نشده است، گروه طالبان با انتشار نامه‌ای سرگشاده در وبسایت این گروه، بار دیگر به دونالد ترامپ پیشنهاد کرده‌ است که به جای اعزام سربازان بیشتر به افغانستان تصمیم به خروج نیروهای خارجی از این کشور بگیرد تا صلح در این کشور برقرار شود.

طالبان در این نامه به دونالد ترامپ گفته‌اند که چرا سربازان آمریکایی را در حمایت از مقامات فاسد دولت افغانستان که مردم نیز از آنها دل خوشی ندارند به کشتن می‌دهد.

در نامه آمده است که کشورهای جهان و بویژه آمریکا مدیون مردم افغانستان هستند زیرا افغان‌ها جهان را از شر کمونیسم نجات داد اما آمریکا و جامعه جهانی در ازای آن از حکومت فاسد در 16 سال گذشته حمایت کرده است.

طالبان تاکید کرده‌اند که این گروه قصد مداخله در امور سایر کشورها را ندارد و به کسی اجازه استفاده از خاک این کشو را علیه سایر کشورهای منطقه و جهان نمی‌دهد و نیز قصدی برای آزار رساندن به هیچ آمریکایی را هم ندارد.

دراین نامه به ترامپ گفته شده است که وضعیت جنگ در افغانستان بدتر از آن است که فرماندهان آمریکایی گزارش می‌دهند زیرا تنها در یک هفته این گروه توانسته‌اند چندین شهرستان را تصرف کند.

طالبان در تلاش برای منصرف کردن آمریکا از حمایت حکومت گفته‌اند که مقامات افغان آلوده به فساد اداری هستند و حتی معاون رئیس جمهور علیه اشرف غنی ائتلاف ایجاد کرده و نمایندگان پارلمان افغانستان نیز خواستار ادامه کار اشرف غنی نیستند.

در پایان این نامه، گروه طالبان به آمریکا هشدار داده است که نباید با اعمال فشار آنها را وادار کند که برای رهایی از ظلم به حریف آمریکا تمایل پیدا کند.

این گروه همچنان هشدار داده‌ است که نظامیان شرکت‌های خصوصی نیز مانند سربازان آمریکایی نخواهند توانست کاری را در مبارزه با این گروه از پیش ببرد.

پیش از این نیز طالبان در واکنش به انتخاب ترامپ به ریاست جمهوری آمریکا از او خواسته بود تا با اتخاذ تصمیم درست نیروهای آمریکایی را از افغانستان خارج کند.


  • محسن گرامی